عروسی لاکچری جدیدترین اثر محمد علی جعفری روایتی خواندنی از یک مراسم عروسی توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر میشود.
خبرگزاری میزان – «عروسی لاکچری» جدید ترین اثر محمد علی جعفری است که همزمان با ایام سی و دومین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر می شود.
این اثر مجموعه ۵ داستان کوتاه مذهبی متفاوت است که در آن نویسنده دست مخاطب را می گیرد برای رساندن به صندوقچه شاه عباس… او برای فرار از سوزن آجین، از وسط کوچه شش بادگیری، مخاطب را به یک عروسی لاکچری میرساند تا یک جشن تلخ را برایشان شیرین کند.
بیشتر بخوانید : باغ تالار با ظرفیت 200 نفر
برشی از کتاب: دیدم کلی لاو ترکاندهاند. دو روز بود زیر چشمی میپاییدمش که ببینم چه شکلی الگوی گوشیاش را میکشد. از وقتی رابطه تلگرامیاش با طاهره شروع شد هم الگوی گوشیاش را عوض کرد، هم نمیگذاشت لحظهای به آن دست بزنم. باورم نمیشد این احمد خجالتی بعد از جاریشدن صیغه محرمیت اینقدر رو پیدا کند.
مامان که پرسید از کجا مطمئنی با طاهره چت میکند قاطع گفتم: «پسری که تا دیروز گوشیش وسط هال ولو بود و میرفت توی اتاقش میخوابید؛ حالا چارچنگولی میره توش، هر چی صداش میزنی نمیفهمه. لبخندهای هالیوودی وسط پیامبازیهاشو نمیبینی؟!»
عروسی لاکچری جدیدترین اثر محمد علی جعفری روایتی خواندنی از یک مراسم عروسی توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر میشود.
خبرگزاری میزان – «عروسی لاکچری» جدید ترین اثر محمد علی جعفری است که همزمان با ایام سی و دومین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر می شود.
این اثر مجموعه ۵ داستان کوتاه مذهبی متفاوت است که در آن نویسنده دست مخاطب را می گیرد برای رساندن به صندوقچه شاه عباس… او برای فرار از سوزن آجین، از وسط کوچه شش بادگیری، مخاطب را به یک عروسی لاکچری میرساند تا یک جشن تلخ را برایشان شیرین کند.
بیشتر بخوانید : باغ تالار با ظرفیت 200 نفر
برشی از کتاب: دیدم کلی لاو ترکاندهاند. دو روز بود زیر چشمی میپاییدمش که ببینم چه شکلی الگوی گوشیاش را میکشد. از وقتی رابطه تلگرامیاش با طاهره شروع شد هم الگوی گوشیاش را عوض کرد، هم نمیگذاشت لحظهای به آن دست بزنم. باورم نمیشد این احمد خجالتی بعد از جاریشدن صیغه محرمیت اینقدر رو پیدا کند.
مامان که پرسید از کجا مطمئنی با طاهره چت میکند قاطع گفتم: «پسری که تا دیروز گوشیش وسط هال ولو بود و میرفت توی اتاقش میخوابید؛ حالا چارچنگولی میره توش، هر چی صداش میزنی نمیفهمه. لبخندهای هالیوودی وسط پیامبازیهاشو نمیبینی؟!»